جدایی

در به در دنبال گزارش نامه نسبتا محرمانه سازمان ملی جوانان میگردم که  آمار دقیقی داشت درخصوص ازدواج و طلاق . پیدایش نمی کنم میروم سراغ یاران همیشه باوفایم لب تاب و اینترنت. 

آمارها کمی ضد ونقیض است، اما  تمامشان همانطور که تماممان می دانیم حاکی از پیروزی ثبت  طلاق بر ازدواج است. که البته بعید نیست تا چند وقت دیگر در اثر تدبیر مسئولین (تشویق برای انجام و ثبت ازدواج های دوم و سوم و چهارم و.....) آمار این دو واقعه برابر شوند. 

 اینکه دو نفر بعد از ماهها و سالها به این نتیجه برسند که نمی توانند به طور مشترک زندگی کنند امری طبیعی است. فرض را بر این میگیریم که بالاخره آنقدر سعی و تلاش کردند و دیده اند که نمی شود که نمی شود اما جدایی هایی که بعد از دو هفته از انجام عقد، صورت میگیرد چه؟ 

اگر  علت اصلی طلاق های زیر شش ماه (طلاق های زود هنگام)، عدم شناخت کافی طرفین قبل از ازدواج باشه، چه راه حلی رو پیشنهاد می کنید واسه بالابردن این شناخت؟ با توجه به بافت فرهنگی خانواده های ایرانی که اغلب مذهبیند و  تو روابط دختر و پسر حساس.... 

 

بعدا نوشت: پست بعدی مجموعه نظرات شماست در این خصوص. ضمنا هرچی بنویسید زیاد نیست و بهتر میتونم نظراتتون رو دسته بندی کنم. پس راحت باشید...

نظرات 38 + ارسال نظر
سیروس دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.khozaebal.persianblog.ir

واقعا شناخت خیلی مهمه بانو
فکر کنم اگر قبل ازدواج و عقد حداقل ۶ ماه با هم آشنا باشن و برخورد داشته باشن و صحبتی کرده باشن شناختشون خیلی بیشتر بشه!هرچند خیلی سادست که آدم بخواهد خودش رو توی یه مدت خوب نشون بده و بعد اون طرفی شه!لمل خوب بازم رفت و آمد توی خیابونی و حرفای کافی شاپی نمی تونه مشخص کنه دو نفر می تونن باهم زندگی کنن یا نه
واقعا چیزی به فکرم نمی رسه

این همه چیزای خوب گفتی

آناهیتا دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

سلام بانو
نمی دونم دکتر هلاکویی رو می شناسی یا نه؟ من خیلی قبولش دارم.میگه زن و مرد قبل از ازدواج باید ۵۰۰ ساعت حرف مفید بزنن.یعنی سلام و احوال پرسی نه، مفید،جدی.حالا عملی کردن این کار در جامعه ی ایران نیاز به فرهنگ سازی داره.اول از همه دید خودمون.خیلی از ماها مخصوصا دخترها نباید فکر کنن در اون دوران که صحبت می کنن نامزدن، یا حتما باید به نتیجه برسن.بعد باید واقع بین بود.خیلی از اینایی که طلاق می گیرن بعدش میگن من دیدم این کارو کرد گفتم میاد تو زندگی درست میشه! این نگاه ها غلط و از پایه اشتباهه.
و اما خانواده ها.خانواده ها باید از لاک صد در صد سنتی در بیان.این حرف زدن زمان می خواد، مکان می خواد.باید پشتیبانی کنن و سریع دنبال تموم کردن ماجرا نباشن.همه ی اینا نیاز به فرهنگ سازی و مطالعه داره.متأسفانه دولت ما این فرهنگ سازی رو انجام نمیده که هیچ داره بنیان خانواده رو ویران می کنه پس ما خودمون باید دست به کار بشیم.
می خواستم کارهای عملی در این مورد رو بگم که دیدم بیشتر از پست من حرف زدم!

مرسی عزیزم
کاش ادامه میدادی . اتفاقا من دنبال همون راهها و کارهای عملی ام

میکائیل دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:44 ب.ظ http://sizdahname.wordpress.com

ما این جا دو تا بحث داریم ..
یه بحث ازدواج عقلانی و یه بحث ازدواج احساسی ...
اونچه که در اصل آمار قریب به اتفاق طلاق های مارو تشکیل میده همین ازدواج های احساسیه .. که با آشنای های کوتاه مدت شکل میگیره و همه چیز از روی احساسی که پایه عقلی نداره و کم کم رنگ ازدواج به خودش میگیره و دو تا ادم کنار همدیگه قرار میگیرن
اما بعد از مدتی وقتی به قول معروف عقلشون سرجاش میاد
تازه میفهمن اشتباه کردن و جدا میشن از هم دیگه ....
یه دلیل دیگه هم سن پائن افراده که معمولا بیشتر امار های طلاق مال اون سنه ... و خیلی دلایل دیگه...
نمیشه به طور قطع گفت که راه حلی باید در نظر گرفت برای این مساله ....
اما خودتون نگاه کنید .. کسانی که در سن های بالاتر ازدواج میکنن به یک مقطع فکری و به یک پختگی رسیدن که واقعا در این مرحله نیاز های خودشون رو شناختن ...و میدونن خودشون چی میخوان و از طرف مقابل هم چه انتظاری باید داشته باشن ...
البته به نظرم بحث دوستی قبل از ازدواج در چارچوب های رعایت شده خیلی خوبه .. اینکه دو نفر در وهله اول ببینن ایا میتونن باهم همکاری کنن . ایا میتونن در یه مساله نقطه اشتراک داشته باشن ....
یه چیز خیلی ناراحت کننده هم که بیشتر دیده میشه در این روزها قراردادی شدن ازدواجه ... یعنی زندگی رو قراردادی میکنن دو طرف و هر کسی سعی در احقاق حق خودش داره
و فکر میکنن با مهریه و خیلی چیزها میشه روش قیمت گذاشت ...

حرف زیاد زدم ببخشید .....

مرسی میکائیل
اصلا زیاد نبود

کورش تمدن دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
دست روی نکته مهمی گذاشتید
واسه اینکه چرا کار به طلاق کشیده میشه دلایل زیادی هست که شما خیلی هاش رو گفتید و منم زیاد به این مقوله وارد نمیشه وراهی که به نظرم میرسه رو میگم
فقط قبلش میخوام بگم یکی از مهمترین دلایل طلاق مسئله جن.سیه.چون خیلی از جوونا وقتی به دوران ی میرسند که همچین نیازی دارند و غیر از ازدواج راهی ندارن چشم و گوش بسته اقدام میکنند و بعد از مدتی که این مسئله دیگه براشون اولویت اول نیست دچار مشکل میشن
به نظرم یکی از راهکارها وارد کردن بحث ازدواج توی کتابهای درسیه یعنی فرد از همون دوران نوجوانی با جنس مخالف آشنا بشه و همیشه چیز مبهمی از اون تو ذهنش نباشه
اخلاق و خصوصیات طرفمقابل بهش شناسونده بشه
مثلا یه خانوم بدونه آقایون موقع عصبانیت چه میکنند و اون باید چکار کنه و بالعکس

زیرشیرونی دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ب.ظ http://zirshirvooni.blogfa.com

سلام
بابا خوش سلیقه
اگه میشه کد قالب رو به زیرشیرونی هم بده
بلاگتون باحاله
اگه مایل به دوستی بودین به زیرشیرونی ما سر بزنین
تو زیرشیرونی جا برای همه هست
good luck

کورش تمدن دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

تو قسمت قبل شناخت نیازهای جن.سی زوجینه
حتما میدونید علت اصلی بسیاری از طلاق ها همین مشکله درحالیکه تو جامعه ما بعلت تابو بودن دلایل دیگه ای رو مطرح میکنند پس باید با آموزش از طریق والدین یا مدرسه این مشکل رو حل کرد
مشکل دیگه بحث اقتصادیه:جوونا تا روی پای خودشون نایستادن نباید ازدواج کنند چون مطمئنا ایجاد مشکل میکنه
شاید والدین بگن ما کمکشون میکنیم.این خیلی خوبه ولی اگه از حدش بیشتر بشه باعث میشه والدین این حق رو به خودشون بدن که در زندگی اونا وارد بشن و به اصطلاح دخالت کنند
ببخشد بازم هست ولی دیگه خیلی حرف زدم

می نو دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ب.ظ http://minoo6.persianblog.ir

خیلی از خانواده های مذهبی رو می شناسم که بعد از عقد، فضایی به پسر دختراشون می دن تا به نحوی زندگیشون رو قبل از جشن ازدواج شروع کنن.این نمی تونه به مذهب ربطی داشته باشه.اعتقادی به ازدواج،محرمیت و یا صیغه برای شناخت بیشتر طرفن ندارم و معتقدم خانواده ها هم برای بستن دهن مردم بگن بر فرض دختر یا پسرشون صیغه کرده یا عقد هستن ولی این کار رو نکنن....تا وقتی شرایط ازدواج جور بشه

عاطفه دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

صلاق زود هنگام خیلی خوبه.. بد نیست اصلن.. من هر چی بیشتر به موضوع نگاه میکنم میبینم مشکل جامعه ی ما اینه که قبح طلاق توش زیاده.. این نگاه به زنهای بیوه است.. که باید خودشونو مخفی کنن از این نگاه.. محل کار و زندگیشونو عوض کنن و برن یه جای دیگه زندگی کنن که کسی نشناسشون..اینکه یکی دختری شو که از دست داد دیگه بیچاره است.. اینکه بکارت هنوز مثل زمان افلاطون و ارسطو خیلی مهمه..
خیلی وقتها تا با یکی نباشی و از نزدیک اخلاقشو لمس نکنی نمیفهمی که چه جور شوهریه یا چه جور زنیه.. باید باهاش زندگی کرد.. پینشهاد من ازدواج موقته.. چون چند ساعت مگه میشه با یه نفر حرف زد؟ بعد اونوقت اگه اون عاشق شده بود و هر چی گفتی گفت چشم چی؟خب اون اونوقت به عنوان عاشق حرف زده ولی وقتی رفتن زیر یک سقف میشه همسر..
حالا این ازدواج موقت هم خودش قصه ای داره.. خانواده های مذهبی هم به راحتی نمیپذیرند..
بعدشم مشکل این عاشق شدن قبل ازدواجه که همه چی رو تحت تاثیر قرار میده..
به قول آقای حیدری اگه مشاوره بتونه ده درصد بتونه از طلاق جلوگیری کنه بهتر نیست برای مشاوره ی قبل از ازدواج خرج کنیم اونم پیش یه مشاور عالی..

بی پروا سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ق.ظ http://http://parvayebiparva.iranblog.com/

http://parvayebiparva.iranblog.com/

سلام مهربان همیشگی خوندم مثل همیشه خوب و زیبا و جذاب بود

خلیل چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ق.ظ http://tarikhigam.blogfa.com

سلام

جامعه ی ما نه سنتی و مذهبی مانده و نه مدرن است.بین هر دو پیاده است. ازدواج و طلاق ها هم از این حالت پیروی می کند. از سنت و مذهب سنتی ما پوسته اش مانده، و از مدرنش دختر بازی و پسربازیش را یاد گرفته ایم. ببخشید که دارم بی پرده حرف می زنم. پسر بازی و دختر بازی ما بر اساس سنت و سنت مذهبی مان مذموم است، پس بهتر است پنهان بماند. در این پنهان ماندن، خب می شود در آن واحد میوه های مختلف را مخفیانه چشید. ازدواج هم از این روابط متاثر می شود باضافه مطالبی که دیگران نوشته اند. عقب گرد ممکن نیست، بنابراین جلو رفتن تنها راه است. بهتر است که خانواده ها اجازه بدهند روابط آزاد و آشکار دختران و پسرانشان شکل بگیرد. در این حالت چون همه مسائل آشکار است قابل کنترل و هدایت است- حالا چه صیغه شرعی بکنند یا نکنند . وقتی هر دو طرف راضی اند در واقع صیغه اند- . ازدواج هایی که از درون این جریان بوجود آید، پایدارتر خواهند بود. زیرا با شناخت بیشتر و همه جانبه ای انجام شده است. راه سختی است اما چاره ی دیگری به نظر نمی رسد

فاطمه اختصاری چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ http://havakesh14.persianblog.ir

باید کلا سنت حسنه ی ازدواج رو از میان بردارن!
:)
.
.
راستی مرسی رفیق که سر زدی و خوندیم

دوست داشتم وبلاگت رو عزیزم

آفتاب پرست چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

سلام بانوی عزیز

اولا که قالب قبلی بلاگت جذاب تر بود ها البته ببخش فضولیم رو

راستش به نظرم طلاق از زندگی پر تشنج و آشوب بهتره وقتی توافق وجود نداره بین دو طرف بهتر اینه که نباشن ب هم تا اینکه هی دعوا باشه و حالات روحی بد

دنیا واسه لذت بردن ما ازدواج می کنیم تا آرامش پیدا کنیم نه اینکه آرامش رو از خودمون و طرف مقابل سلب کنیم
طلاق به جاش اونقدر ها هم بد نیست البته میدونم تو ایران در اثر طلاق زن ها ضرر می کنند از لحاظ مادی معمولا اما مثل اینکه جدیدا تو عقد نامه ها گاهی حق طلاق رو هم قید میشه که زن بر عهده داشته باشه

نوید چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ب.ظ http://sedaye_zendegi.mihanblog.com

سلام بانو ...
اول بگم که قالب نو مبارک ...
به نظر من باید تمام مسائل ازدواج برای جوانها روشن بشه . یعنی ترسشون از حرف زدن بریزه و تا می تونن مورو از ماست بیرون بکشن راجع به همسر آیندشون . از اونجایی که همتون هم اطلاع دارید اکثر طلاق های ایران مربوط میشه به مسئله س.ک.س و بی اطلاعی از اون و این خیلی مسئله ی بزرگیه که اکثرن بی خیالش می شن ! مسائل خیلی کوچیکتر هم هست ... مثلا هین که خانوم به چی علاقه داره و آقا به چی علاقه داره ! به نظر من همین این هم با تمام بی اهمیتیش می تونه عاملی برای تشخیص ازدواج موفق از نا موفق باشه . پسرها و دختر ها این روز ها فکر می کنن که رو درواسی ندارن تو حرف زدن ولی متاسفانه زیاد رو درواسی دارن . این که مدام قبل از ازدواج به هم بگن قربونت برم و عزیزم و دوست دارم و انواع و اقسام حرف های بیهوده به این معنی نیست که اونها شجاعت زدن هر حرفی رو دارن . باید یاد بگیرن که راجع به مسائل بزرگ زندگی رک و راست حرفشون رو بزنن اصلا با زندگی آینده ی خودشون بازی نکنن . اگه فکر کنن که مشکل طرف مقابلشون به مرور حل میشه کاملا در اشتباها ... می دونید چند تا از زوج ها با غذا خوردن طرف مقابلشون مشکل دارن و این مسئله زجرشون می ده ؟!

نوید چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ http://sedaye_zendegi.mihanblog.com

تنها کاری که خانواده ها می تونن بکنن اینه که رسم و رسومات رو به طور کامل بی خیال شن و مثل یه آدم با تجربه و منطقی با ازدواج فرزندشون برخورد کنن . این که عقد پسر عمو و دختر عمو رو تو آسمونا بستن مزخرف محضه ! الآن که کسی این رو بخونه ممکنه بگه اینا که دیگه رسم های باطل شده اند ولی من خودم کسی رو می شناسم که با پسرعموش تو ۱۶ سالگی ازدواج کرد ! هر دوتاشون ۱۶ بودن ها ! خانواده ها به زور عقدشون کردن !
شجاعت حرف زدن و تحقیق کردن خیلی مهمه ... شاید مسائلی مثل شغل و اخلاق و وضعیت مالی و این جور چیزها خیلی مهم باشه ولی نباید از هیچ چیز کوچیکی هم به راحتی گذشت . مثالش هم همون غذا خوردن ! بر اساس همین حرف هایی که زدم به نظرم ازدواج هایی که از طریق یه دوستی دختر و پسر شکل گرفته بدون این که خانواده ها بدونن کاملا اشتباه اند . چون که اون دختر و پسر چند ماه یا حتی سال رو بدون اطلاع پدر و مادر با هم گذروندن و حسابی خاطرخواه هم شدن در حالی که از ترس ناراحت شدن طرف مقابل یه بار هم به خودشون جرئت بحث در مورد مسائل زندگی رو ندادن و ریز و درشت مسائل زندگی طرف مقابل براشون نامعلومه . کار دیگه ای هم که میشه کرد اینه که از بچگی یه سری مسائل آموزش داده بشه مثل همون قضیه ی س.ک.س . که دیگه یه پسر ۱۹ ساله پیش خودش فکر نکنه که باید پیش خدا دعا کنه که خدا یه بچه بندازه تو دامن زنش! من خودم می شناسم همچین آدمی رو ! بعضی ها واقعا ترکوندن ! یک سری محدودیت هایی هم که به اسم دین اسلام روی ارتباط دختر و پسر گذاشتن هم باید برداشته بشه . اگه اسلام کاملترین دینه پس باید در این مورد هم کامل ترین باشه ... نه اینکه از همه نظر دست جوان ها رو ببنده .

ممنون آقا نوید

مکث پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ق.ظ http://maks1359.blogsky.com

راستش بانو من اصلا ازدواج رو توصیه نمی کنم...

شما لطف میکنی

علی لرستانی شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:54 ب.ظ http://alilorestani.persianblog.ir/

سلام
بحث خوبی رو مطرح کردید اما به نظرم از بحثهایه که به یه نتیجه مشخص نمیرسیم یعنی هر کسی این وسط یه نظر داره

آفتاب پرست شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:21 ب.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

بانو آپم ها لطفا به هردو بلاگم سر بزن مطمئنم پشیمون نمیشی اگه از نسکافم بدت اومد دیگه سر نزن

وایییییی چرا اینجوری میگی؟
سر میزنم با کمال میل

عاطفه شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:45 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

کجاااااااااااااایی؟

عزیزم مریض شدن
حس و حال نوشتنم نیس
دلم گرفته همششششش

فاطمه اختصاری شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:56 ب.ظ http://havakesh14.persianblog.ir

مامان شدی شما بانو جان؟

نه چطور عزیز؟؟؟؟؟

طه سه‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ق.ظ http://m-rajabi.com

"




سلام - نمیاین بدرقه ؟!





"

آفتاب پرست چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

سلام آپم و منتظرتون

میکائیل پنج‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:55 ق.ظ http://sizdahname.wordpress.com

سلام ..
اومدیم یه حلی ازتون بپرسیم...
کم پیدائید .. نگران شدیم ....

خلیل جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:14 ق.ظ http://tarikhigam.blogfa.com

سلام

گزارشی خواندم با عنوان " تغییر ساختار خانواده در ایران " فکر می کنم برای منظورت مناسب باشد در اینجا:

http://nargess777.blogfa.com/post-128.aspx

ممنون

میکاییل شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://sizdahname.wordpress.com

ماهم خوبیم به شکر خدا ....
میدونی امیدوار کننده ترین دروغی که میگیم همین اینه که بگیم ما خوبیم.... بخوایم دروغ نگفته باشیم میگیم بد نیستم...
چقدر جرات میکنیم برای دل خودمون نه بقیه بگیم نه خوب نیستم ....

خداروشکر...
البته من دروغ نگفتم و اون موقع وقتی متنت رو خوندم حالم خوب شده بود

میکائیل سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ق.ظ http://sizdahname.wordpress.com

خب .. اونو که متوجه شدم ...
در کل و از نظر حال عمومی در بعضی جهات گفتم
ایضا ما همچنان منتظریم که مجموعه نظرات رو چاپ کنید ....

میکائیل یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ق.ظ http://sizdahname.wordpress.com

باز هم اومدیم رد شیم ... سلام بدیم
بگیم کم پیدائید .. خوبید ..خوشید ... سلامتید ؟؟؟

ممنون از لطف تو
چرا فیلتر شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

راضیه یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ب.ظ

سلام
خونه جدید مبارک! و البته قالب جدید!
احساس می کنم دوست شدن "از نوع عاقلانه اش" بهترین نوع شناخته! چون طرفین بدون هیچ تعهدی خودشون هستند و نیازی به مخفی کردن تفاوتها و عیبهاشون نیست و محدودیتهای دوره نامزدی رو هم نداره. چون احتمالا کسی از این رابطه با خبر نیست در صورت عدم تفاهم راحت به هم می خوره. فقط 2 طرف باید این قدر پخته باشند که کار به جاهای باریک نکشه!
شاد زی!

مجید دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 ق.ظ http://bisigaree.blogfa.com/

آفتاب پرست چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

کجای بانو چرا آپ نمی شی؟ منتظرتیم هااااااااااا

من آپم و منتظرت

آفتاب پرست جمعه 22 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ب.ظ

بانوی عزیز کجایی؟

منتظر آپ بعدی شما هستیم ها و روی بلاگم هم منتظر نظرات شمام

Ahmad یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:51 ب.ظ http://ahmad1369.persianblog.ir/

سلام
بله شناخت واقعا مهم است
ولی متاسفانه خانواده ها فکر می کنند که جوان در یک سن مشخص باید ازدواج کند و در اون سن می خواهند هر طور شده او را ازدواج بدهند!!و این کار خود را لطف بزرگی می دانند
بسیاری از والدین ازدواج در سن پایین ,داشتن بچه های زیاد,عدم تحصیل دختران(برای کم شدن رابطه با بیرون)و حتی ازدواج بدون شناخت را خوب می دانند و دلیلشان برای ازدواج بدون شناخت این است که دوستی قبل از ازدواج بد است و راه شناخت مناسبی نیست و یا این که :این عشق ها زود گذر است و زود تمام می شودو تقریبا آنها صورت مساله را پاک می کنند,یعنی کاری می کنند که از اول عشقی در کار نباشد تا بخواد روزی تمام شود.

عاطفه سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ق.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

بنویس
ننویسی تنبل میشی ها

سیروس دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ http://www.khozaebal.persianblog.ir

بانو کجایید؟
ویبره توی دنیای نت می گردینا

آره دیگه می خوام
لرزه بر اندام نت بیندازم

طه پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ق.ظ http://m-rajabi.com

____________________________________________

سلام
.
.
الهه یِ مانیِ هستیِ وجودِ ناچیزِ ما کجا بوده ای این مدت...
.
.
"بهــــارنامــــه" ( برگی از دفتر نامه هایی به فاطمه)
____________________________________________

مریم چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://ut0pia.blogfa.com/

سلام بانو
گمت کرده بودم!
کجا بودی؟

مریم جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:29 ب.ظ http://ut0pia.blogfa.com/

گمت کرده بودم دوست عزیز

پیدا شدی دوباره...

تیراژه سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام بانو
تولدتون مبارک
با بهترین ارزوها
ضمنا نوشته هاتون خیلی جالبه
حتما دوباره میام!

الف سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ب.ظ http://www.inspiration90.blogfa.com

تولدتون مبارک بانو

ممنون از لطف شوما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد