گاهی...

همیشه شروع یک رابطه آسان است. سلامی و احوال پرسی و اندکی شرح حال کافی است تا آشنای همدیگر شویم. یک رابطه تا زمانی که در حد  آشنایی ساده  است معمولا مشکل ساز نیست و همه چیز سیر طبیعی اش را طی میکند. 

اما همین که روابط عمیق شد، همین که علاقه ای شکل گرفت، به همان نسبت حفظ حریم ها، حفظ رابطه، حفظ و گسترش علاقه، مشکل می شود. 

گاهی در اوج عشق، دل میشکنی 

گاهی از شدت علاقه، از شدت خواستن یک نفر کاری میکینی که گند میزنی به هرچه خاطره ی خوش است. 

گاهی می خواهی اوج انتظارت را برسانی اما چون خیلی دلتنگی و صبوری هایت ته کشیده، کاری میکنی که بیزار شود از آمدنش 

گاهی عجول بودنت فرصت پاسخ را از طرف مقابلت میگیرد، و تو به خیال اینکه ادامه ی این رابطه آنقدر که برای تو مهم است برای او اهمیت ندارد، پیش قدم میشوی برای حرفهای نزده ی او  

حرفهایی که شاید او هیچ گاه نمیخواسته به زبان بیاورد....  

و این میشود که سردی و بی تفاوتی، جای آنهمه عشق را میگیرد 

این می شود که دیگر از اینکه اسم طرف که روی گوشی ات بیفتد، ذوق نمیکنی و یا پاسخش را نمیدهی یا باسردی به جوابهای چند کلمه ای اکتفا میکنی 

این می شود که به آرامی برای یکدیگر آغاز به مردن میکنیم....

اینها همه گاهی است 

و البته گاهی هم آنقدر ظرفیت و قدرت درک طرفین از یکدیگر بالاست، که اگر اتفاقهای بالا و نظیر آنها هم بیفتد، نمیگذراند ریسمان علقه شان، پاره شود

به یکدیگر فرصت میدهند 

حرف میزنند 

حرف میزنند 

حرف میزنند 

آنقدر که بفهمند، سوء برداشت ها از کجا ایجاد شده 

آنقدر که بفهمند، برخی دلگیری ها از اهمیت زیاد این رابطه برایشان، بوده 

آنقدر که بفهمند، هنوز بر یکدیگر عاشقند..

 

 

پ.ن. این پست مخاطب خاص دارد...

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
محمدرضا یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ق.ظ http://cinematography.blogsky.com/

بین عشق و نفرت یک کلمه کافیست! راستی عشق چیه؟ و نفرت؟
خیلی خوب نموشتی و خلاصه کردی رابطه های بخصوص امروزی رو. موفق باشی

عاطفه یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

تو خوبی؟
از اون حالت خوبهای واقعی! میدونی چی میگم..
نگران نشم؟

آره
الان خوبم عزیز
خوبه خوب
نگران نباش

کلاسور یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 ب.ظ http://celasor.persianblog.ir

حرف
حرف
حرف
تنها راهش همینه درست میگی !

عاطفه یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

یعنی خوب نبودی؟

یه کوچولو خوب نبودم
ولی بعدش که نوشتم خوب شدم عاطی جون

پروا یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ

ممنون دقیق بود

علی لرستانی دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ب.ظ http://alilorestani.persianblog.ir/

کاش حرفهایت را بفهمد مخاطب خاصت!!!!!!!

یه جورایی مطمئنم که میفهمه..

بهنام پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:22 ق.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلام...
فکر کنم مخاطب خاص این پست همه ی ما باشیم!!!
خیلی تلخه! اون موقعی که کسی که دوستش داری بهت زنگ بزنه و تو ناراحت باشی از دستش و نخوای که جواب بدی!!!!
البته همونطور که گفتی اگه عشق واقعی باشه بعد از چند روز بیشتر صحبت میکنیم و سوتفاهم ها رفع میشه...
کلآ پستت به دلم نشست هرچند تلخ بود و یادآور بعضی خاطرات بد!

مریم دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:57 ب.ظ http://ut0pia.blogfa.com/

خیلی خوب بود
اجازه هست با ذکر منبع بیارمش تو وبلاگم؟

ممنون عزیز
بعله صاحب اختیارید

جودی چهارشنبه 20 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:18 ب.ظ

گاهی این چیزایی که میگی از طرف مقابل سرمیزنه.گاهی انتظار نداری ولی اتفاق میوفته اون چیزی که همیشه و توی تک تک ثانیه ها ازش میترسیدی.این چیزایی که تو میگی بین هر آدمی پیش میاد ولی خدا نکنه که خیانت ببینی دیگه طرفت برات میمیره و جالب اینجاس که تو زودتر از طرف مقابلت برای اون میمیری.امیدوارم خدا بهممون صبر وعقل بدهکه نمیریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد