ترسم که اشک در غم ما پرده در شود

 

خدا هم عجیب پایه ی عشق بازی است 

همین که دلت هوایش را بکند و یواشکی  

چشمکی نثارش کنی  

هرجا که باشی و دور وبرت هرچقدرهم شلوغ باشد

چنان تر و تمیز خانه  را خالی میکند  

و هرکس را پی نخود سیاه میفرستد

که احدی شک نکند 

فقط می ماند اشک که هیچجوره نمیشود دست به سرش کرد.....