گوشچرونی

می گفت علت اینکه خانوما بد رانندگی می کنند ترس ازتصادف و نداشتن اعتماد به نفسه  

می گفت من در اکثر مواقع به خانوما راه نمیدم چون لیاقتش رو ندارن. 

می گفت من کاری ندارم سرعت مجاز چقدره وقتی جلوم ماشین نباشه تا جایی که بتونم سرعت میرم و به مهارتم اطمینان دارم و ترس اینکه یه هو یه عابر بپره وسط رو ندارم چون صددرصد میتونم ماشین رو کنترل کنم  و اگرهم نشد و از بین رفت مقصر اون بوده و دلیلی برای ترک رانندگی و عذاب وجدان وجود نداره 

می گفت وقتی با یکی ساعت ده خونمون قرار دارم و اون ده و دو دقیقه میرسه اجازه نمیدم بیاد تو 

می گفت  لازمه ی یک زندگیه متمدن اینه که اینطور قانونمدار باشی 

می گفت....

همه ی اینهارو یه دختر ۲۳ساله توی کتابخونه به دوستش میگفت.